نوروفیدبک چیست و چطور به درمان اختلالات روانی کمک می‌کند؟

نوروفیدبک یا بازخورد عصبی، یکی از روش‌های درمانی مرتبط با علم روانشناسی است که برای کاهش اثر بعضی از اختلالات ذهنی و بیماری‌های عصبی به کار گرفته می‌شود و به‌عنوان یکی از زیرشاخه‌های بیوفیدبک شناخته می‌شود. در این روش درمانی، با استفاده از دستگاه کامپیوتری امواج مغزی بیمار ارزیابی و پس از آن بازخوردی دربارهٔ وضعیت بیمار ارائه می‌شود. کسانی که از این روش درمانی استفاده می‌کنند، امکان آن را خواهند داشت تا کارکرد مغزشان را بهبود بدهند و افرادی که دچار آسیب و جراحات مغزی می‌شوند، می‌توانند با استفاده از آن به زندگی عادی خود برگردند. این تعریفی کلی از نوروفیدبک و روش کار آن است؛ در ادامهٔ این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات جزئی‌تری در این رابطه در اختیارتان قرار بدهیم و به این نکته پی ببریم که اساسا نوروفیدبک چیست و چگونه کار می‌کند؟

روش درمانی نوروفیدبک

نوروفیدبک به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های بیوفیدبک یا بازخورد زیستی شناخته می‌شود؛ همان گونه که سیب، پرتقال و… را با عنوان کلی «میوه‌جات» می‌شناسیم، بیوفیدبک هم عنوانی کلی است که تعدادی روش درمانی را در بر می‌گیرد. به بیان ساده‌تر، بیوفیدبک به مجموعه روش‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها با استفاده از فعالیت‌هایی چون اندازه‌گیری و ارزیابی دمای بدن، فشار خون، ضربان قلب، امواج مغزی و دیگر شرایط بدن، سعی بر آن است تا بر فعالیت‌های غیرارادی بدن انسان کنترل پیدا کنیم و از این مزیت به‌منظور درمان اختلالات استفاده کنیم. زیرمجموعه‌های بیوفیدبک شامل موارد زیر می‌شود:

تغییرپذیری ضربان قلب (HRV)؛
حرارتی؛
ماهیچه‌ای (EMG)؛
و عصب‌شناختی (EEG).
مورد آخر اسم دیگری برای همان نوروفیدبک است. وجه مشترک تمامی این روش‌های درمانی استفاده از کامپیوتر یا نوعی دستگاه برای نظارت بر وضعیت بدن بیمار و سنسورهای الکترونیکی‌ای است که به بدن متصل می‌شوند و با استفاده از آن‌هاست که اطلاعاتی دربارهٔ وضعیت بدن بیمار حاصل می‌شود. در روش درمانی نوروفیدبک، این اطلاعات درواقع همان بازخوردی است که دربارهٔ امواج مغزی بخصوصی ارائه می‌شود و به دو بخش تقسیم می‌شود: درصد امواج مغزی در بخش‌های بخصوص مغز (که از آن با نام دامنه یاد می‌شود)؛ و اینکه آیا امواج مغزی در هماهنگی و تناسب با یکدیگر فعالیت می‌کنند یا خیر؟

برای اینکه کاملا بتوانیم بفهمیم نوروفیدبک چیست، باید اطلاعاتی هم دربارهٔ این مسئله پیدا کنیم که دقیقا، نبودن هماهنگی و تناسب در میان امواج مغزی به چه معنا است؟ ارکستر سمفونیکی را در نظر بیاورید که اجرای نوازنده‌هایش با یکدیگر هماهنگی ندارد و صدای نهایی‌ای که به گوش می‌رسد، ناخوشایند و آزاردهنده است؛ نبودن هماهنگی در میان امواج مغزی هم نتیجهٔ مشابهی در بر دارد. مثال دیگر خودرویی است که در جاده با مانعی برخورد می‌کند و یکی از لاستیک‌هایش می‌ترکد؛ مطمئنا رانندگی با این خودرو و کنترلش به‌مراتب دشوارتر خواهد شد.

در همان مثال خودرو، زمانی را تصور کنید که خودرویتان را برای معاینهٔ فنی نزد متخصص می‌برید. در چنین مواقعی احتمالا مشاهده کرده‌اید که خودرو به دستگاه‌ها یا کامپیوترهای مختلفی متصل می‌شود تا مشخص شود کارکرد موتور، جعبه‌دنده و دیگر قسمت‌ها در حد مطلوب هست یا خیر؟ تکنیک‌های جدیدی که در نوروفیدبک مورد استفاده قرار می‌گیرد هم چنین اطلاعاتی در اختیارمان می‌گذارد. در حال حاضر، می‌توان با استفاده از روش درمانی نوروفیدبکِ کمّی (QEEG) دربارهٔ جزئیات کارکرد مغز اطلاعاتی به دست آورد یا بخش‌هایی از مغز را که در کارکردشان اختلال به وجود آمده است شناسایی کرد (از این بخش‌ها با نام ناحیهٔ برودمن یاد می‌شود).

در روش درمانی نوروفیدبک، دقیقا به همان شکلی که مکانیک شما را از معایب خودرو آگاه می‌کند، اطلاعاتی دربارهٔ وضعیت مغزتان پیدا خواهید کرد. پس از انجام ارزیابی‌های اولیه، می‌توان از تکنیک‌های مختلف این روش درمانی به‌منظور بهبود کارکرد بخشی بخصوص از مغز، یا هماهنگ کردن مجدد امواج مغزی استفاده کرد؛ همان گونه که خودرو پس از طی کردن مرحلهٔ عیب‌یابی تعمیر می‌شود.

بعضی از افراد توانایی آن را دارند که خودروی آسیب‌دیده را خودشان تعمیر کنند؛ دربارهٔ نوروفیدبک هم شرایط به همین صورت است و گاهی اوقات، به کمک درمانگر متخصص نیازی نیست، اما باید مراقب بود که به عهده گرفتن روند درمان خلل تازه‌ای در کارکرد مغز ایجاد نکند و فقط تحت شرایطی این مسئولیت را به عهده بگیرید که واقعا در زمینهٔ آن توانایی و اطلاعات داشته باشید. برای نمونه بعضی از اختلالات جزئی مغزی را که منجر به اضطراب می‌شوند، می‌توان با دستگاه CES (تحریک الکتریکی مغز) برطرف کرد.

موارد کاربرد نوروفیدبک

برای پیدا کردن درک بهتر از این موضوع که نوروفیدبک چیست، باید اطلاعاتی هم دربارهٔ بیماری‌ها و اختلالاتی داشته باشیم که با استفاده از این روش درمانی امکان بهبودشان وجود خواهد داشت (یا حداقل از شدت‌شان کاسته می‌شود). کودکان، نوجوانان و افراد بالغی که دچار هر یک از بیماری‌ها و اختلالاتی باشند که در ادامه معرفی خواهند شد، می‌توانند از روش درمانی نوروفیدبک استفاده کنند: صرع، اختلالات رفتاری، اختلالات کم‌توجهی، اوتیسم، تأخیر در رشد، آسیب‌دیدگی و جراحت مغز، آسیب‌دیدگی نوزاد به‌هنگام تولد، اضطراب، افسردگی، اضطراب پس از ضایعه، بی خوابی و مختل شدن الگوی منظم خواب. از این روش درمانی برای کمک به کسانی که دچار اختلالات شناختی مرتبط با سن می‌شوند هم می‌توان استفاده کرد. امکان استفادهٔ ترکیبی نوروفیدبک با روش‌های درمانی دیگر وجود دارد.

روند جلسات درمانی نوروفیدبک

پس از پی بردن به این مسئله که نوروفیدبک چیست و شناخت بیماری‌ها و اختلالات اصلی‌ای که با استفاده از این روش درمانی امکان درمان‌شان وجود دارد، می‌توانید در این باره تصمیم بگیرید که به شرکت در جلسات درمانی آن نیاز خواهید داشت یا خیر؟ کل طول درمان با استفاده از این روش به‌طور میانگین ۲۰ هفته است و بیمار موظف است هفته‌ای یک‌بار در این جلسات شرکت کند. تعداد جلسات بسته به شرایط بیمار ممکن است بیشتر یا کمتر شود. در جلسهٔ درمانی، بیمار بر روی صندلی می‌نشیند و درمانگر سنسورهای الکترونیکی را به جمجهٔ بیمار متصل می‌کند. پس از آن کامپیوتر مخصوصی که برای استفاده در نوروفیدبک برنامه‌ریزی شده است، سیگنال‌های مغزی را بررسی می‌کند و اطلاعاتی دربارهٔ فرکانس‌های مختلف امواج مغزی ارائه می‌کند. در مرحلهٔ بعدی، بیمار، با استفاده از برنامه‌ای شبیه به بازی‌های کامپیوتری، تصاویری را مشاهده خواهد کرد یا به موسیقی گوش خواهد داد و در این حین، بازخوردهایی از سوی برنامه در رابطه با مغز و دستگاه عصبیِ مرکزیِ بیمار ارسال خواهد شد. در نهایت سعی می‌شود تا فعالیت امواج مغزی به‌سمت الگوهای مطلوب و کنترل‌شده هدایت شود. در صورتی که پیشرفتی در الگوهای امواج مغزی بیمار مشاهده شود، دستگاه بلافاصله درمانگر را مطلع می‌کند. پس از اینکه در چند جلسهٔ درمانی شرکت کردید، باید شرایط‌تان از لحاظ نظم خواب و کاهش اضطراب بهتر شده باشد و به این صورت است که می‌توانید میزان کارایی این جلسات درمانی را بسنجید.

تأثیر نوروفیدبک بر کاهش اثر اختلالات و عوارض ناشی از آن‌ها

اگر بخواهیم با نگاهی علمی و دقیق به این سؤال جواب بدهیم که نوروفیدبک چیست، باید عنوان کنیم که نمی‌توان اسم یک درمان قطعی را روی آن گذاشت. در واقع، بیشتر روشی است که با استفاده از آن می‌توان اقدام به تنظیم کردن و مدیریت فعالیت‌های مغز کرد و به این طریق، کارکرد آن را بهبود بخشید. این هدف تنها در صورت شرکت مکرر در جلسات درمانی نوروفیدبک قابل دست‌یابی است و می‌توان با استفاده از تجهیزات مخصوصِ آن، دستگاه عصبی مرکزی را وادار به شناسایی و تنظیم فرکانس‌های امواج مغزی کرد. پیش‌تر، در جواب به این سؤال که نوروفیدبک چیست، اشاره‌ای به این مسئله شد که با استفاده از این روش درمانی می‌توان فعالیت‌های مغز را ارزیابی کرد و بخش‌هایی از آن را که در کارکرد معمول‌شان اختلال ایجاد شده است، شناسایی کرد. گاهی پس از سکتهٔ مغزی ممکن است بخشی از مغز آسیب ببیند؛ یا به واسطهٔ اختلالی نظیر اضطراب پس از ضایعه، در میان امواج مغزی ناهماهنگی به وجود بیاید؛ با استفاده از نوروفیدبک می‌توان این بخش‌ها و اختلالات را شناسایی کرد. باید به خاطر داشته باشید که اضطراب، تنها، عارضه و نشانهٔ بیماری است؛ در واقع علت و ریشهٔ اصلی اختلال دیگری است. نوروفیدبک به دنبال ریشهٔ اصلی اضطراب می‌گردد (ناهماهنگی‌ها، کم‌کاری‌ها و فعالیت بیش از حد بخش‌های مختلف در مغز). پس از آنکه کار شناسایی ریشهٔ اصلی اضطراب با موفقیت به پایان رسید، بسته به مشکلات و اختلالات عصب‌شناختی منحصربه‌فرد هر بیمار، تجهیزات و روش‌هایی برای برطرف کردن اختلالات به کار گرفته خواهد شد.

برای حاصل شدن بهترین نتیجهٔ ممکن، درمانگر باید کاملا با تجهیزات و روش‌های مختلف آشنایی و به آن‌ها تسلط داشته باشد تا بتواند نیازهای منحصربه‌فرد هر بیمار را برآورده کند. خودِ بیمار هم در این میان نقش مهمی دارد و هرچه بیشتر از این روش درمانی اطلاعات داشته باشد، امکان دست‌یابی به نتیجهٔ مطلوب ساده‌تر خواهد شد.

ویژگی‌های درمانگر نوروفیدبک

به افراد متخصص در زمینهٔ استفاده از تجهیزات و برنامه‌های نوروفیدبک مجوزی اعطا می‌شود که با استفاده از آن می‌توانند اقدام به برگزاری جلسات درمانی مرتبط کنند (در مراکز درمانی و کلینیک تخصصی). اگر قصد استفاده از نوروفیدبک را دارید، بهتر است برای انتخاب درمانگر، علاوه بر تخصص و سابقهٔ کاری، این مسئله را هم مد نظر قرار بدهید که با او، احساس راحتی کنید و بتوانید از مسائل و مشکلات شخصی‌تان صحبت کنید. درمانگر هم به نوبهٔ خود باید درک کاملی از شرایط منحصربه‌فرد شما داشته باشد و بتواند شما را از چگونگی روند جلسات درمانی، مزایا و محدودیت‌های بالقوهٔ آن آگاه کند.

سخن پایانی

در این مقاله سعی ما بر آن بود تا در حد امکان شما را با این مسئله آشنا کنیم که نوروفیدبک چیست و چه افرادی برای بهبود اختلالات خود می‌توانند از آن استفاده کنند. در صورتی که از اختلالات و بیماری‌های یادشده در بخش‌های پیشین مقاله رنج می‌برید، می‌توانید با استفاده از این روش درمانی، به کاهش اثر و حتی درمان آن‌ها کمک کنید. به خاطر داشته باشید که هر چه اطلاعات بیشتری در این زمینه داشته باشید، روند درمانی مؤثرتری خواهید داشت. در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر می‌توانید به کتاب‌هایی نظیر «روش‌های نوین درمان مشکلات روانی (نوروفیدبک، بیوفیدبک، TDCS، Qeeg)»، نوشتهٔ طاهره نیکو سخن، یا «مبانی نوروفیدبک» نوشتهٔ جان اِم. دموس رجوع کنید.

خروج از نسخه موبایل