سندرم انجلمن

تاریخچه:
این سندروم ابتدا در سال ۱۹۶۵ با شناسایی ۳ کودک مبتلا با نام عروسک خیمه شب بازی کودکان توسط دکتر هاری آنجلمن توضیح داده شد تا در سال ۱۹۸۰ نام آن به سندرم انجلمن تغییر یافت و در سال ۱۹۸۷مشخص شد که در اثر تغییر در کروموزوم ۱۵ ایجاد می شود. شیوع آن ۱۵۰۰۰/۱ است.

این تغییرات در ژن UBE3A است کهّ پروتِیین یوبی کوییتین لیگاز E3 را کد می کند.این پروتیین در اغلب بافتهای بدن توسط هر دو آلل پدری و مادری بیان می شود ولی تقریبا در همه نورون ها به وسیله آلل مادری بیان می شود زیرا در ناحیه ای از کروموزوم ۱۵ که مربوط به این سندروم است،کروموزوم های پدری و مادری به گونه ای متفاوت بروز می کنند. در یک فرد سالم آلل مادری فعال و آلل پدری خاموش می شود. زیرا آلل پدری به علت ایمپرینتینگ(موتاسیون در اسپرم) خاموش شده است.

علت:

علت ایجاد این سندروم دراغلب موارد از دست رفتن عملکرد قسمتی از کروموزوم
۱۵(۱۱.q1315)مادری است. بیشترین مکانیسم این مسئله یعنی ۷۵%موارد “حذف ” است که منجر به فقدان این پروتیین در نورونها می شود.البته مکانیسم های دیگری نیز دخالت دارند مانند )Translocationجا به جا شدگی)،دیزومی تک والدی در ۷%موارد(هر دو کروموزوم ۱۵ از یکی از والدین باشند که در این صورت اگر از پدر به ارث برسد، آلل های پدری هر دو خاموش هستند و با فقدان این پروتیین در نورونها مواجه هستیم و علایم ظاهر می شوند.)جهشهایی در آلل مادری در ۱۵%موارد در‍‍ زن UBE3A و ریز حذفهایی در ۲-۴%موارد که در دو حالت آخر عملکرد ّپروتیین UBE3A از دست می رود.

اگر در یک فرد با آلل پدری خاموش،آلل مادری دستخوش تغییر (حذف یا موتاسیون) شود سندروم آنجلمن بوجود می آید که اختلالات سیستم عصبی مرکزی مخصوصا ناحیه هیپوکامپال(یادگیری)و مخچه(تعادل) را بروز خواهد داد.اگر چه نورون ها به درستی ساخته شده اند ولی نمی توانند به خوبی عمل کنند.
تشخیص:
افراد دارای این علایم ابتدا با روش GTGمورد بررسی قرار می گیرند که مشخص می شود که کاریوتایپ آنها طبیعی است (۴۶+XX/46+XY).سپس در روشهای MLPAوaCGHتغییر در کروموزوم ۱۵ مادری مشخص می شود. تشخیص با توجه به علایم بالینی خواهد بود.خنده های زیاد مانع بزرگی برای تشخیص است.
علایم بالینی :

علایم مشترک در بین مبتلایان:تاخیر تکاملی – اختلال در تکلم – اختلال در حرکت و تعادل)آتاکسیا) – و شیوه رفتاری خاص: ترکیبی از خنده یا لبخند، ظاهر سرخوش، شخصیت تحریک پذیر و غالبا با حرکت دست ها و تمرکز کوتاه.

علایم در ۸۰درصد موارد:رشد دورسر نامتناسب و با تاخیر- تشنج با شروع زیر ۳ سالگی- نوار مغز غیر طبیعی و خاص.

علایم در ۲۰درصد موارد: رنگ روشن پوست و چشم- بیرون آوردن زبان و اختلالات بلع- مشکلات تغذیه در شیرخوارگی- افزایش حساسیت به گرما- دندانهای با فاصله- دستها در حالت خمیده از آرنج و رو به بالا- تمایل زیاد به آب- اختلال خواب(کم خوابی)- آبریزش از دهان و…
این سندرم یک بیماری دژنراتیو نیست.علایم بالینی با افزایش سن تغییر می کنند.افزایش فعالیت و الگوهای خواب آنها بهبود می یابد. تشنج کاهش می یابد و نوار مغزی انها نیز حالت طبیعی تری دارد.خصوصیات چهره آنها باقی می ماند وقابل شناسایی خواهد بود. بزرگسالان می توانند غذا را با قاشق و چنگال بخورند و هم چنین کارهای ساده روزمره خود را انجام دهند. هم چنین توانایی زندگی آنها بهبود می یابد.مشکل شایعی که با افزایش سن برای آنها ایجاد می شود چاقی است بویژه برای زنان.

درمان:

درمانی برای این سندرم تا کنون کشف نشده است.برخی خانواده ها داروهایی مانند ملاتونین را برای رفع مشکلات خواب می دهند؛زیرا افراد مبتلا حداکثر ۵ ساعت می خوابند.هم چنین داروهای ملین را برای تسهیل حرکت روده ها می دهند.داروهایی نیز می دهند که حملات ناگهانی را بهبود می دهد.فیزیوتراپی نیز برای حرکت مفاصل و جلوگیری از سفت شدگی آنها انجام می شود.این افراد تمایل زیاد برای ارتباطات غیر کلامی(زبان اشاره)با افراد دیگر دارند تا محدودیت خود را جبران کنند.هم چنین تمایل زیادی به بازی دارند و فعالیت آنها زیاد می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا